ساعت 12:51 هکر نست / 29 اردیبهشت
راستش امشب خواستم کمیاز تجربههایی بگویم که داشتم. مینویسم تا شاید هر وقت که به آن نگاه کردم، عبرتی که از آن گرفتم تازه شود و دیگر تجربهاش نکنم.
من هر وقت که در زندگیام به چیزی "طمع" داشتم و میخواستم در مدت کمیبه دستاورد زیادی برسم، ضرر کردم. ضرر به این معنا که بعد از آن آرزو میکردم کاش برگردم به حالت قبل از این طمع! راضی بودم به اینکه کاش سود نمیکردم اما این ضرر را هم متحمل نمیشدم.
فرقی هم نداشته که این طمع از جنس پول باشد یا پرخوری و یا هر چیز دیگر. حتی یادم میآید که از جنس "نمره امتحان" هم بوده!
چه بخواهم چه نخواهم، دنیا بر مدار قوانینی استوار است. خدا در دنیا نظمیقرارداده که شاید در نگاه سطحی خیلی به چشم نیاید، اما وجود دارد. پس ما هم همواره باید بر مدار همین قوانین باشیم و زیادهخواهی در هر چیز را کنار بگذاریم. هیچوقت یک تیم فوتبال همواره قهرمان نمیماند، هیچگاه یک انسان معمولی از همه لحاظها کامل نیست، هیچگاه جیبت همیشه خالی و یا پر پول نیست، هیچگاه یک فرد مشهور همواره سر خط خبرها نمیماند و کلی هیچگاه دیگر...
به قول سعدی:
قناعت سرافرازدای مرد هوش
سر پر طمع بر نیاید ز دوش
طمع آبروی توقر بریخت
برای دو جو دامنی در بریخت
درس امشب من، برای ضرری که اخیراً متحمل شدم:
هیچ وقت طمع نکن!
این را برای خودم گفتم.
اما تو هم اگر خواستی به آن توجه کن :)